سـفیـر ولایـی
پایـگـاه تحـلیلی خبـری
بزرگداشت ابوریحان بیرونی
ابوريحان محمدبناحمد بيرونی(440-362 هجری قمری)، دانشمند برجستهی ايرانی، در رشتههای گوناگون دانش، رياضی، جغرافيا، زمينشناسی، مردمشناسی، فيزيک و اخترشناسی، سرآمد روزگار خود بود. او از نخستين دانشمندانی است که در نوشتههای خود به پيشينهی تاريخی يک موضوع علمی پرداخته است. اندازهگيری چگالی 18 فلز و سنگ گرانبها، اندازهگيری قطر و محيط زمين، شيوهای نو برای طراحی نقشههای جغرافيايی، اندازهگيری فاصلهی بين شهرها، پژوهش در باورها و تاريخ مردم هندوستان و تهيهی فهرست کتابهای زکريای رازی، از کارهای ماندگار اوست. زندگینامه محمدبناحمد بيرونی، ابوريحان، (440-362 قمری)، دانشمند برجستهی ايرانی، در سوم ذيحجهی 362 هجری قمری(18 دیماه 351 خورشيدی) در شهرکاث، از شهرهای ولايت خوارزم، به دنيا آمد. پدرش، ابوجعفر احمدبن علی انديجانی، اخترشناس دربار خوارزمشاه در رصدخانهی گرگانج بود و مادرش، مهرانه، پيشينهی مامايی داشت. چنان که خود گفته است، پدرش را در پی بدگويی حسودان از دربار راندند و به ناچار در يکی از روستاهای پيرامون خوارزم ساکن شدند و چون برای مردم روستا بيگانه بودند، به بيرونی شهرت پيدا کردند. برخی نيز گفتهاند چون در بيرون شهر کاث، که پايتخت خوارزم بود، به دنيا آمد، به اين نام شهره گشت. ابوريحان خردسال بود که فراگيری دانش را آغاز کرد. آشنايی بيرونی با اميرنصرمنصوربن علیبن عراق ، دانشمند برجستهی ايرانی و از شاهزادگان آلعراق، باعث راهيابی او به دربار خوارزمشاه و مدرسهی سلطانی خوارزم شد که اميرنصر آن را بنيانگذاری کرده بود. در همين دوران بود که به سال 380 قمری و در حالی که تنها 17 سال داشت، به کمک حلقهای درجهدار(حلقهی شاهيه) به اندازهگيری بلندی نيمروزی(ارتفاع نصفالنهاری) خورشيد در شهر کاث پرداخت. چهار سال پس از آن میخواست رصدهای ديگری انجام دهد، اما تنها توانست انقلاب تابستانی را در روستايی به نام بوشکانز در جنوب کاث و غرب آمودريا رصد کند. چرا که مامونبنمحمود، فرمانروای گرگانج، به کاث تاخت و ابوعبدالله محمدبناحمد، آخرين خوارزمشاهيان از آلعراق و پشتيبان بيرونی را از بين برد. با فروپاشی دستگاه آلعراق در خوارزم، بيرونی مدتی را پنهان شد يا به جايی ديگر رفت و در زمان فروانروايی پسر مامونبنمحمد، علیبنمامون، به سال 387 قمری به کاث بازگشت. او در 11 جمادیالاول/7 خرداد همان سال توانست خورشيدگرفتگی را رصد کند. پيشتر با ابوالوفای بوزجانی قرار گذاشته بود که او نيز خورشيدگرفتگی را در بغداد رصد کند. ابوريحان از روی اختلاف زمانی که از اين راه به دست آمد، توانست اختلاف طول جغرافيايی آن دو شهر را به دست آورد. ترديدی نيست که بيرونی جوان در آن زمان به جايگاهی رسيده بود که ابوالوفای بوزجانی در کهنسالی حاضر شد با او همکاری داشته باشد. هر چند بيرونی کتاب تسطيح الصور را به نام علیبنمامون نوشته است، اما به نظر میرسد چندان از سوی او پشتيبانی نمیشده يا پشتيبانی آن خوارزمشاه جديد، چندان استوار نبوده است، چرا که پس از زمان اندکی به ری سفر کرده است. او در ری با دو رياضیدان و اخترشناس شناخته شدهی ايرانی، کوشياربنلبان گيلانی و ابومحمد خجندی ديدار کرد و رسالهی کوتاهی را در شرح دستگاه رصدی ساختهی خجندی و رصدهای او با آن دستگاه بزرگ و دقيق نوشت. بيرونی آن دستگاه را دقيقترين دستگاه رصدی شناختهشده تا آن زمان دانسته است. سپس به نزد اسپهبد ابوالعباس مرزبانبنرستمبنشروين رفت و کتاب مهم "مقاليد علم الهيئه" را به نام آن فرمان روا نوشت. بيرونی در سالهای پايانی سدهی چهارم هجری به گرگان رفت و به سال 391 قمری کتاب آثارالباقيه را به نام شمس المعالی قابوس بن وشمگير نوشت. اين درحالی بود که پيش از آن 7 کتاب ديگر نوشته و با ابنسينا نيز نامهنگاری علمی خود را آغاز کرده بود. او در سال 393 قمری خورشيدگرفتگی را در گرگان رصد کرد. همچنين کوشيد طول يک درجه از کمان نصفالنهار را که دو سده پيش در روزگار مامون عباسی و در بغداد اندازهگيری شده بود، با دقت بيشتر در پيرامون گرگان اندازهگيری کند. اما پشتيبان او، قابوسبنوشمگير، به دليل ناشناختهای علاقهی خود را به انجام چنين کاری از دست داد و بيرونی نتوانست کار خود را ادامه دهد. بيرونی در 399 يا 400 قمری بار ديگر به خوارزم بازگشت و مدتی را در دربار ابوالعباس مأمون بن مامون بزيست. او با پشتيبانی آن خوارزمشاه توانست رصدهای مهمی انجام دهد و حلقهی بزرگی ساخت که روی صفحهی نصفالنهار سوار میشد و در کار رصد بسيار سودمند بود. همچنين نيمکرهای ساخت که از آن برای تصويرگری در حل ترسيم مسالههای مساحی بهره میگرفت. اما مامون در سال 407 قمری به دست سپاهيانش کشته شد و در سال ديگر نيز محمود غزنوی به گرگانج يورش آورد و بسياری از بزرگان، از جمله بيرونی، را در سال 408 قمری به خود به غزنه برد. بيرونی در لشکرکشیها محمود به هندوستان همراه او بود و در اين سفرها با دانشمندان هندی آشنا شد و با آنان به گفت و گو نشست. زبان سانسکريت آموخت و اطلاعات لازم برای نگارش کتاب تحقيق ما للهند را فراهم کرد. او به هر شهری که میرفت میکوشيد عرض جفرافيايی آن را تعيين کند و زمانی که به سال 416 قمری در قلعهی نندنه به سر میبرد، از کوهی که در آن نزديکی بود برای تعيين قطر زمين بهره گرفت. سرانجام، دستاورد پژوهشی خود را در رسالهای به نام" مقاله فی استخراج قدر الارض به رصد انحطاط الافق عن قلل جبال" نوشت. در سال 415 قمری فرمانروای ترکهای وولگا گروهی را به غزنه فرستاده بود. آن مردمان با ساکنان سرزمينهای قطبی رابطهی بازرگانی داشتند و بيرونی از آنان خواست اطلاعاتش را دربارهی آن سرزمينها بيشتر کند. يکی از آن فرستادگان در پيشگاه محمود غزنوی گفت که در سرزمينهای دور دست شمال، گاهی خورشيد روزهای زيادی غروب نمیکند. سلطان محمود در آغاز بسيار خشمگين شد و آن سخنان را کفرآميز خواند. اما ابوريحان به او گفت که سخن آن فرستاده درست و علمی است و ماجرا را برايش توضيح داد. بيرونی در زمان محمود غزنوی علاوه بر چند رصد مهم، رسالهی استخراج الاوتار را به سال 418 و کتاب التفهيم لاوائل صناعه التنجيم را به سال 420 قمری به پايان رساند. پس از مرگ محمود و جانشينی فرزندش مسعود، راه برای پژوهشهای بيرونی هموارتر شد و در همين روزگار بود که بيرونی کتاب قانون مسعودی را به نام سلطان مسعود غزنوی نوشت که دانشنامهای از دانستههای اخترشناسی تا آن زمان است. سلطان مسعود به پاس کوشش او در نگارش آن کتاب، پاداش از زر و سيم برای او فرستاد، اما بيرونی همهی آن را به خزانه بازگرداند و به مسعود گفت که از آن بینياز است، چرا که دير زمانی را بهناچار به قناعت گذرانده است و اکنون به اين شيوه خو گرفته و ترک آن برايش بسيار سخت است. بيروني در زمان مودودبنمسعود نيز از پشتيبانی پادشاه غزنوی برخوردار بود و کتاب دستور و کتاب الجماهر خود را به نام او نوشته است. سرانجام، بيروني در سالهای آغازين فرمانروايی جانشين مودود، در رجب 440 هجری قمری در 77 سالگی در غزنه درگذشت. ابوالحسنعلیبنعيسی، فقيه نامداری که در لحظههای پايانی بر بالين او بود، نوشته است که: "آنگاه که نفس در سينهی او به شماره افتاد، بر بالين او حاضر آمدم و در آن حال از من پرسشی فقهی پرسيد. گفتم اکنون چه جای اين پرسش است. گفت ای مرد کدام يک از اين دو کار بهتر است، اين مساله را بدانم و بميرم يا نادانسته از دنيا بروم؟ و من آن مساله را بازگفتم و فرا گرفت و از نزد وی بازگشتم. هنوز بخشی از راه را نپيموده بودم که شيون از خانهی او برخاست." |
ماه شعبان
ايــام نشـاط و شـور امـت آمــد
هنگام سرور و اخذ حاجت آمد
روز سـه و چهــار و پنج مــاه شعبــــان
از جـانـب حـق سـه پيـک رحمـت آمــــــد
ميلاد حسين است و اباالفضل و علي
يعنـی کــــه سـه منشـاء سعــادت آمــد
آن ماه که ماه حاجتش ميخواننــد
ما بيـن دو خـورشيـد امـامـت آمد
نـــور ابـــدی و ازلـــی ميـــآيـــــد
بــر عـالــم ايجاد ولی ميــــآيــــــد
مجموعه حسن و عشق وايثار و کرم
يعنــی کــه حسيــن بــن علــــی ميـآيـــد
ميـلاد با سعــادت
سومين امام معصوم ، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) ، سرور آزادگان جهان
حضرت ابوالفضل العباس (ع)، سمبل مقاومت و وفاداری در راه آرمان مقدس جهاد فی سبيل الله و پرچم گذشت و فداکاری و جانبازی در صحرای کربلا و روز جانباز
زينت عبادت کنندگان و سرور نيايشگران، معصوم چهارم حضرت امام علی بن الحسين(ع)
بر شيعيان جهان مبارک باد
حلول ماه رجب مبارک.التماس دعا
همچنین در روایت دیگری نیز میفرمایند: رجب ماه عظیمی است که خداوند اعمال نیک را در آن چند برابر میفرماید و گناهان را در آن محو میکند.
امام صادق (علیه السلام) نیز در مورد کرامت و فضیلت این ماه میفرماید: آن گاه که قیامت بر پا شود منادی الهی فریاد میزند أین الرجبیون؟ کجایند آنان که ماه رجب را گرامی داشتند و از آن بهرهها بردند از آن انبوه جمعیت، گروهی برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند بر سر آنان تاجهای شاهی که مرصع به در و یاقوت است قرار دارد و در طرف راست هر نفر از آنان هزار فرشته و در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهی را تبریک گویند؛ از جانب الهی ندا آید:
بندگانم و کنیزانم به عزت و جلالم سوگند، شما را جایگاه و مقام گرامی و عطایای فراوان دهم و شما را در جایی جای دهم که از زیر آن نهرها جاری است و شما در آن جاوید خواهید بود زیرا شما داوطلبانه برای من در ماهی که من بزرگش داشتم روزه گرفتید پس خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من بندگان و کنیزان من را به بهشت داخل کنید در اینجا امام فرمودند این پاداش برای کسانی است که یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارند.
پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز در بیان عظمت و اهمیت ماه رجب میفرمایند: خداوند متعال در آسمان هفتم فرشتهای به نام داعی قرار داده است هرگاه ماه رجب فرا رسد آن فرشته دعوت کننده هر شب تا به صبح گوید: خوشا به حال کسانی که به ذکر الهی مشغولند خوشا به حال کسانی که با میل و رغبت تمام رو به سوی درگاه خدا آرند و خداوند میفرماید: من همنشین کسی هستم که با من همنشین باشد و مطیع کسی هستم که فرمان مرا ببرد و آمرزندهام کس را که از من طلب آمرزش کند این ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من و رحمت هم از آن من است. هر کس مرا در این ماه بخواند پاسخ مثبت دهم و هر کس از من چیزی بخواهد به او عطا کنم و هر کس از من هدایت جوید هدایتش کنم و من این ماه را وسیله ارتباط بین خود و بندگانم قرار دادهام پس هر کس به آن چنگ زند به من میرسد.
گرچه تمام ماه رجب نزد خداوند و اولیاء گرامیش عزیز و ارجمند است لیکن برخی از اوقات آن، فضیلت ویژهای دارد.
اولین شب جمعه ماه رجب از فضیلت بیشتری برخودردار است و لیله الرغائب نام دارد پیامبر اسلام در این باره میفرمایند: از اولین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید فرشتگان آن را لیله الرغائب مینامند. چرا که وقتی یک سوم از شب گذشت هیچ فرشتهای نیست مگر اینکه در کنار کعبه شریف آید آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید: فرشتگانم هر چه خواهید از من بخواهید فرشتگان گویند: بار الها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران ماه رجب را بیامرزی خداوند خداوند متعال فرماید: آمرزیدم.
فضیت روزه در ماه رجب
در مورد ثواب روزه ماه رجب در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین نقل شده است: بدانید کسی که یک روز از ماه رجب را از روی ایمان و به خاطر پاداش روزه بگیرد مستوجب رضایت خداوند میگردد. و اگر کسی به اندازه تمام زمین طلا انفاق کند برتر از روزه یک روز آن نخواهد بود.
همچنین اگر کسی دو روز از ماه رجب را روزه بدارد هیچ کس از اهل زمین و آسمان نمیتواند کرامتی را که نزد خداوند دارد توصیف کند و پاداشی مانند ده تن از راستگویان را دارد که در طول عمر خود دروغی نگفته باشند. و در روز قیامت همانند کسانی را که آنان شفاعت نمودهاند شفاعت میکنند و با آنان و در گروهشان محشور میشوند و تا وارد بهشت گردد و از دوستان آنان باشد. و پس پیامبر ثواب سه چهار پنج تا سی روز از روزه ماه رجب را تک تک با توضیح کامل بیان فرمودهاند.
امام موسی کاظم (علیه السلام) نیز در روایتی زیبا در مورد فضیلت روزه ماه رجب میفرمایند: رجب ماه عظیمی است که خداوند اعمال نیک را در آن چند برابر میفرماید و گناهان را در آن محو میکند پس هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد به اندازه مسیر یکسال از جهنم دور میشود و هر کس سه روز از آن ماه را روز بدارد بهشت بر او واجب میشود.
امام صادق (علیه السلام) نیز فرمودهاند:
براستی که نوح در روز اول رجب سوار کشتی شد و به همراهان خود گفت که این روز را روزه بگیرند و فرمود کسی که این روز را روزه بگیرد جهنم به اندازه مسافت یکسال از او دور خواهد شد و کسی که هفت روز از این ماه را روزه بگیرد درهای هشتگانه بهشت برای او باز میشود و کسی که پانزده روز از این ماه را روزه بگیرد حاجتش داده خواهد شد و کسی که بیشتر روزه بگیرد خدای عزوجل ثواب بیشتری به او عنایت خواهد کرد.
سیزده رجب:
روز ولادت مولای کونین امیر المومنین علی علیه السلام است در این روز مناسب است مومنین نعمت وجود علی ابن ابی طالب را شکر گذار باشند و نعمت پیروی از آن وجود مقدس را از خدا بخواهند.
نیمه رجب
این روز نیز از روزهای ویژه و ارجمند و گرامی است. در این باره در کتاب شریف اقبال آمده است: حضرت آدم از خداوند پرسید خدایا محبوبترین روزها و گرامیترین زمانها نزد تو کدام است. خداوند وحی فرمود: محبوبترین روزها نزد من نیمه رجب است. ای آدم در این روز بکوش تا با قربانی کردن، میهمانی دادن، روزه داشتن، نیایش کردن، بخشش خواستن، لا اله الا الله گفتن به من تقرب و نزدیکی جویی.
ای آدم من چنین تقدیر کردم که فرزندی از فرزندان تو را به پیامبری برانگیزم و روز نیمه رجب را به او و به امت ویژه سازم که در آن روز چیزی از من نخواهند جز اینکه بدانان ببخشم و عفو و گذشت نخواهند جز اینکه از گناهانشان درگذرم ای آدم آنکه نیمه رجب را روزه دارد ذکر گوید، خضوع و خشوع کند و از صدقه دهد، نفس خویش را پاس دارد پاداشی جز بهشت نخواهد داشت ای آدم به فرزندانت گوشزد کن که در ماه رجب نفس خویش را پاس دارند و از کج راهی بپرهیزند که گناه در این ماه بس بزرگ است.
اما از اعمال نیمه رجب خواندن دعای استفتاح، زیارت امام حسین (علیه السلام) به جای آوردن چهار رکعت نمازی که حضرت امیر در این روز به جای میآورد و پس از آن خواندن دعای یا مذل کل جبار و سپس خواستن نیازهای خویش از خدا، به جای آوردن نیمه دوم نماز سلمان و روز را با توسل به صاحبان روز به پایان بردن.
دیگر اعمال ماه رجب
از دیگر اعمال مهم و ارجمند این ماه خواندن اذکار دعاهایی است که از سوی معصومین (علیهم السلام) روایت شده است. از جمله آنکه:
1ـ در طول ماه هزار بار خواندن این دعا: استغفرالله ذوالجلال و الاکرام من جمیع الذنوب و الاثام. شیخ صدوق در این باره روایت کرده است که هر کس این دعا را در رجب هزار بار بخواند خداوند به او میگوید: اگر تو را نیامرزم خدای تو نیستم، خدای تو نیستم.
2ـ خواندن سوره توحید ده هزار یا هزار بار که هر کس در رجب این سوره را هزار بار بخواند در قیامت پاداشی برابر عمل هزار پیامبر و هزار فرشته خواهد داشت و هیچ کس از او به خدا نزدیکتر نخواهد بود جز آنکه پیش از این سوره را خوانده باشد.
3ـ گفتن هزار بار لا اله الا الله و روایت شده هر کس در رجب هزار بار لا اله الا الله بگوید خداوند صد هزار حسنه برای او مینویسد و صد کاخ بهشتی به او میدهد.
4ـ صدبار خواندن این دعا: استغفرالله الذی لا اله الا هو وحده لا شریک له و اتوب الیه که روایت شده هر کس این دعا را صد بار بگوید و پس از آن صدقه انفاق نماید خداوند کارش را با بخشش و آمرزش پایان دهد و اگر همان را چهارصد بار بگوید خداوند پاداش صد شهید را به او میدهد.
5ـ به پیروی از امام سجاد (علیه السلام) در همه ماه در سجدههای خود این دعا را بخواند: عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک.
6ـ از جمله اعمال دیگر ماه رجب که دارای فضیلت بی شماری است خواندن دعای یا من ارجوه لکل خیر بعد از هر نماز واجب است این دعا در مفاتیح الجنان ذکر شده و برای فرد فضیلتهای بی شماری را به همراه دارد.
7ـ خواندن دعای اللهم انی اسالک صبر الشاکرین لک در هر روز. در کتاب اقبال در مورد این دعا آمده است که معلی از حضرت امام صادق (علیه السلام) خواست تا دعایی به او بیاموزد که تمام معارف شیعه را در برداشته باشد امام خواندن این دعا را به او توصیه کرده است.
8ـ هر روز این دعا را خواندن: یا من یملک حوائج السائلین.
9ـ خواندن دعای اللهم انی اسألک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاة امرک که از دست خط حضرت ولی عصر نقل شده است و دعایی است با مضامین بسیار بلند و نیکو که درهایی از علم و معرفت را به روی آنکه اهل آن باشد میگشاید.
10ـ خواندن دعای ارجمند و پر مضمون اللهم یا ذالمنن السابغه...
11ـ زیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) در آغاز و در میان ماه.
12ـ به جای آوردن نمازهای ویژه ماه.
13-توجه به اعمال روز 13-14-15 رجب که به ایام البیض مشهور است.
ولادت حضرت زهرا (س) و روز مادر مبارک .
ایام فاطمیه تسلیت باد
آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبة امّک الصدیقة الشّهیدة
فاطمة الزهراء علیها السّلام
فاطمیه تاحکایت میشود
غربت حیدرروایت میشود
فاطمیه فصل بیعت باعلیست
جرم زهرا گفتن یک یاعلیست
سال 1391 مبارک
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید عید بر چهره چون ماه تو می باید دید نوبت سال کهن با غم دیرینه گذشت سال نو با طرب و غلغله شوق دمید .
حلول ماه ربیع ماه تولد نور خدا محمد مصطفی (ص) مبارک باد
وقایع ماه ربیعالاول: ربيع الاول سومين ماه از ماههاي قمري و از ماه هاي فرخنده براي شيعيان است. حادثه مهم و تاريخي ليله المبيت، هجرت حضرت محمد صلي الله عليه و آله از مكه به مدينه، ولادت خجسته آن حضرت رسول و امام جعفر صادق عليه السلام، ازدواج خجسته شان با حضرت خديجه عليها السلام، آغاز امامت امام مهدي (عج)، عيدالزهرا و هلاكت يزيد بن معاويه از جمله حوادث فرخنده اين ماه است. |